خویشتن

یادداشت هایی درباره همه چیز

خویشتن

یادداشت هایی درباره همه چیز

روزهای خوش زندگی

 

 

 

 

 

 

 

امروز داشتم آرشیو قدیمی ام را با هزاران خاطره ای که در آنها نهان کرده ام ورق می زدم چه زود درگذر زمان همه چیز رنگ کهنگی به خود می گیرد و غبار فراموشی بر آنها می نشیند بد نیست گاهی زندگی را در گذشته ورقی بزنیم  دیروزی را که بسیاری در آن زیسته اند و خاطراتشان را در آن حک کرده اند. 

جا دارد ازایرج افشار( سیستانی) پژوهشگر و ایران شناسی که مرا در نگارش ازدواج در سنت ایرانی در سال1379 یاری داد سپاسگذاری نمایم.

 بخشی از مطلب نگارش شده

 

 

 

آداب و رسوم ازدواج در سنت ایرانیا ن

 

 

روز عقد

در کتاب های تاریخ راجع به نحوه برگزاری مراسم عقد کنان آمده است که در اغلب نقاط ایران مرسوم بوده اتاقی را که در آن آداب عقد را به جای می آوردند، زن هایی که در اتاق حضور دارند همه باید یک بخته و سفید بخت با شند رو به قبله سفره سفیدی پهن می کنند و آینه ای را که داماد فرستاده "آینه بخت" بالای سفره می گذارند ، دو جارو دو طرف آینه می گذارند که در آنها یک شمع به اسم داماد و یک شمع به اسم عروس روشن می کنند جلوی آینه مشتی گندم پاشیده و رویش ترمه ای می اندازند . پیه سوزی از عسل و روغن روشن می کنند ، یک زین اسب می گذارند تا  عروس روی آن بنشیند همچنین در لباس عروس نباید گره ای باشد،تا گره در کارش نخورد.

 

وسایل سفره عقد

قرآن، جا نماز، قدح شربت، نان سنگک بزرگ، خوانچه اسپند، نان، پنیر، سبزی وگردو،کاسه آب که رویش برگی سبز باشد، دو کله قند که در موقع خواندن خطبه بالای سرعروس و داما د می سایند، میوه وشیرینی، سرکه سفیدو فلفل که در قهوه جوش قلیاب می جو شانند وبه  عروس و داماد می خورانند یک نفرهم بالای سرعروس با نخ هفت رنگ زبان مادر شوهر، خواهر شوهر، پدر شوهر وجاری را می دوزد درهمین وقت یک نفر دائما قفلی را باز و بسته می کند و هم اینکه خطبه تمام شد آن را قفل می کند آن قفل نباید تا روز عروسی باز شود تااینکه داماد با زن دیگری آشنا نشوند.

مغز یک فندوق را درآورده ودر آن جیوه می ریزند وسوراخ آن را با موم می گیرند آن را به عروس می دهند تا همانطور که جیوه در فندوق می لرزد دل داماد هم برای عروس بلرزد پس ازانجام  مراسم عقد کاسه آب را بر سر عروس می ریزند وبا کفش هایش شمع ها را خاموش می کنند

 

 

روز عروسی

هنگامی که عروس را به خانه داماد می برند پسر نابالغی به کمر او نان و پنیر می بنددهمچنین برای سفید بختی عروس خانم لنگه کفش کهنه ای را با او همراه می کنند زمانی که عروس را می آورند داماد باید به پیشوازش برود وبه طرفش انار، نارنج یا سیب پرتاب کند اگر عروس موفق شد آن را بگیرد بر داماد مسلط می شود زمانی که عروس وارد خانه داماد می شود زیر لب می گوید یا عزیز الله تا عزیز شود داماد برای تسلط بر عروس بالای سر در خانه می رود تا او از زیر پایش رد شود در این شب از نقلی که بر سر عروس و داماد شاد باش می شود هرکس بخورد اسباب گشایش کارهایش می شود.    

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نقره ای شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:41

رسمهای قشنگی داشتند ... حیف که الان همه چی اتومات شده ... بوق زدن و لایی کشیدن و خیابون بستن بهترین رسم شده اینروزا ... مرسی از روزانه!!!!!

این روزها همچی داره وارونه میشه همه چیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد