خویشتن

یادداشت هایی درباره همه چیز

خویشتن

یادداشت هایی درباره همه چیز

اردیبهشت آبی

اردیبهشت آبی اردیبهشتی که همیشه ته قلبم را با باد های خنکش نوازش می داد از راه رسیده بود من هم تنها راه می رفتم و... راه می رفتم و... باز می خواندم آنقدر که هیچ نفهمیدم تقویم سال ۱۳۸۶ من اردیبهشت ماه ندارد زمانی این را فهمیدم که داشتم به دست خط های تند و کج و معوج برگه هایی کنده شده از یک تقویم نگاه می کردم  اردیبهشت رفته بود و من را جا گذاشته بود.