خویشتن

یادداشت هایی درباره همه چیز

خویشتن

یادداشت هایی درباره همه چیز

هاله ای به رنگ دود

 

 

 

آرام دراز کشیده چیزی میان انگشت هایش دود می کند و همچون دیواره ای نازک از میانشان  عبور می کند تا هاله ای سوز ناک را در برابر دیدگانش پدید آورد چشمانش می سوزد اما او در اندیشه ای بس طولانی و گفت وگویی تمام نشدنی با خدا است. هر روز سعی می کند جملاتش را ملتمسانه تر بیان کند تا شاید پاسخی بشنود اما تردید برای پاسخ هر روز بیش از گذشته روحش را می خورد و  او را چنین به تماشای انگشتانی می کشاند که دود از میان آنها در عبوری سست و کرخ است.

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
نقره ای یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 16:32

... اون خاکستری رنگی که پیچ و تاب می خوره و صد بار چرخ چرخ میزنه و بالا میره ... هیچ اندیشه ای در خودش نداره ... هیچ حرفی ... نهایت آزادیه .... خود برکه ی خالیه ذهن ... انتهای چشمان بی حالت ... یا تردید شاید ...

سعید دوشنبه 23 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:23 http://www.saeedgl.blogfa.com

فقط نگاه می کنم...

نقره ای دوشنبه 23 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 19:22

قالبت جدید خوشگله! به شرطی که یه چیزی هم بنویسی ...

خوشگله گاهی اوقات به رنگش خیره میشم و فقط نگاهش می کنم بی آنکه چیزی بنویسم

من چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:07 http://lostmind

ساده بود و زیبا ...

نقره ای جمعه 18 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 20:47

پس تعطیل کردی؟؟

نه تنها چیزی که در من هیچ زمان تعطیلی ندارد نوشتن است می نویسم به زودی
از دلگرمی های شما سپاسگذارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد